شاید بیشترین جمله ای که از زبان دختران نوجوان شنیده شده، این جمله است: «خانم باور کنید هیچ کس ما رو نمی فهمه. پدر و مادرمون اصلا ما رو درک نمی کنند.»در این نوشته قرار است در مورد ویژگی های نوجوانی دختران بگوییم و راهکارهایی برای برقراری ارتباط درست و… بیشتر »
آرشیو برای: "مرداد 1395"
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب نخند به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری. نخند
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند. نخند
به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی… بیشتر »
با توجه به تفاوت های بسیار آشکار بین زنان و مردان ، به ذکر چند مورد از آنها می پردازیم..(با کمی خمیر مایه ظنز )
آينده:يـك زن تــا زمانيكه ازدواج نكرده نگران آينده است. يك مرد تا زمانيـكـه ازدواج نـــكرده هــــرگز نگران آينده نخواهد بود.موفقيت:يــك مرد… بیشتر »
تنها عیب دخترا...
میدونید تنها عیب دخترا چیه ؟ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . چیــــــــه همتـــون اومدین پایین دنبال عیــب دخترا ماهن ، گلن ، عسلن ، اصلن یه دونن بیشتر »
خدایا.....
خدايا!
من دلم قرصه!
كسي غير از تو با من نيست
خيالت از زمين راحت، كه حتي روز روشن نيست
كسي اينجا نميبينه، كه دنيا زير چشماته
يه عمره يادمون رفته، زمين دار مكافاته
فراموشم شده گاهي، كه اين پايين چه ها كردم
كه روزي بايد از اينجا، بازم پيش تو… بیشتر »
دفتر خاطرات نوعروس
الان رسيديم خونه بعد از مسافرت ماه عسل و تو خونه جديد مستقر شديم ..خيلي سرگرم کننده هست اين که واسه ريچارد آشپزي ميکنم ..امروز ميخوام يه جور کيک درست کنم که تو دستوراتش ذکر کرده که 12 تا تخم مرغ رو جدا کنين و بزنين ولي من کاسه به… بیشتر »
حرکات دخترا در مواقع مختلف
وقتی که مهربونن ---------- مثل یه خرگوش ملوس دوست داشتنین
وقتی که اعصبانی میشن ---------- مثل دیونه ها میشن دیگه نمیشه رفت سمتشون
وقتی غر میزنن --------- مثل مگس میرن رو اعصابت
وقتی که ناز میکنن ---------- مثل یه بچه نق نقو… بیشتر »
میگم یه وقت زشت نباشه.....
ﻣﯿﮕﻢ ﯾﻪ ﻭﻗــﺖ ﺯﺷﺖ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﻣﻦ ﺗﺎ ﺍﻻﻥ ﺷﮑﺴﺖ ﻋﺸﻘﯽ ﻧﺨﻮﺭﺩﻡ …!!
میگما !!! یه وقت زشت نباشه با این سن و سال، بارون كه میاد، ما هیچ خاطره اى تو ذهنمون زنده نمیشه!
میگم که هوا اینقد دو نفرس یه وقت زشت نباشه من تنهایی میرم بیرون!؟
… بیشتر »
مادر و دختر ترشیده
اینم باحاله از دستش ندید
دختری با مادرش در رختخواب درددل می کرد با چشمی پر آب
گفت:مادر حالم اصلا خوب نیست زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سرم؟ روی دستت باد کردم مادرم!
سن من از بیست وشش افزون شد دل میان سینه… بیشتر »
عزیزم تو فرار کن من مردونه ایستاده ام
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند : با بخشیدن،عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین»… بیشتر »
عزیزم تو فرار کن من مردونه ایستاده ام
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند : با بخشیدن،عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین»… بیشتر »
پیک نیک لاک پشتی
یک روز خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند. از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن! در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب… بیشتر »
شوعر خنگ:
ﺯﻥ : ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺳﺮﺩﻣﻪ ﻣﺮﺩ: ﺧﻮﺏ ﭘﺎ ﺷﻮ ﮐﺘﺖ ﺭﻭ ﺑﭙﻮﺵ
ﺯﻥ: ﺑﺎ ﮐﺖ ﮔﺮﻡ ﻧﻤﯿﺸﻢ ﻣﺮﺩ : ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﺨﺎﺭﯼ
ﺯﻥ: ﺁﺧﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺮﺩﻩ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﮔﺮﻡ ﻧﻤﯿﺸﻢ
ﻣﺮﺩ: ﺑﺮﻭ ﯾﮏ ﭘﺘﻮ ﺑﯿﺎﺭ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﺨﺎﺭﯼ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﺭﻭ ﺧﻮﺩﺕ
ﺯﻥ: ﺧﻮﻧﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺳﺮﺩﻡ ﻣﯽ ﺷﺪ
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﻨﻮ ﺑﻐﻞ… بیشتر »
از وصيت نامه ي يك پير مرد
ماجرايي را سليمان نقل كرد
مرد پيري بود بيمار و ضعيف
زرد و زار و لاغر اندام و نحيف
دل از اين دنياي فاني كنده بود
مثل ميت بود، اما زنده بود
رو به قبله دست و پايش در حنا
فكر و ذكرش يا علي و يا خدا
گفت با حال غمين ، اي همسرم… بیشتر »
هیچ کار خدا بی حکمت نیست
سال های بسیار دور پادشاهی زندگی می کرد که وزیری داشت. وزیر همواره می گفت: هر اتفاقی که رخ می دهد به صلاح ماست.
روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید، وزیر که در آنجا بود گفت:… بیشتر »
آخرین نظرات